"هیسپان تی وی" و کنشگری در معادله گذار از نظام بین المللِ آمریکایی
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۵۷۸۴۶
پس از جنگ جهانی دوم و به طور خاص پس از جنگ سرد، دولت آمریکا تلاشهای فراوانی را انجام داد تا بنیانهای یک نظام بین الملل آمریکایی مبتنی بر قدرت هژمونیک خود را در جهان برقرار سازد.
گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو_ پس از جنگ جهانی دوم و به طور خاص پس از جنگ سرد، دولت آمریکا تلاشهای فراوانی را انجام داد تا بنیانهای یک نظام بین الملل آمریکایی مبتنی بر قدرت هژمونیک خود را در جهان برقرار سازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این حال، با گذشت زمان و به طور خاص هر چه از اوایل دهه 2000 میلادی و حملات خونین آمریکا به عراق و افغانستان به جلو میآییم، هژمونی ادعایی آمریکا نیز بیش از پیش خدشه دار میشود. موضوعی که البته در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جلوههای عینی خود را به نمایش گذاشته و میگذارد و اکنون در موقعیتی هستیم که میبینیم حتی بسیاری از تحلیلگران و اندیشمندان آمریکایی نیز از گذار جهان از نظم آمریکایی به نظمی بین المللی که ماهیتی چند قطبی دارد، سخن میگویند.
البته که این دسته از تحلیلگران به طور خاص بر این نکته نیز تاکید دارند که آمریکا در شرایط فعلی تمام توان و سعی خود را بر حراست از نظم آمریکایی و هژمونی ادعایی اش قرار داده است. با این همه، نشانههای تضعیف موقعیت بین المللی آمریکا به ویژه در روزها و ماههای اخیر بیش از پیش خود را نمایان ساخته است. به عنوان مثال، متحدان سنتی آمریکا در منطقه خاورمیانه نظیر عربستان سعودی، دیگر منفعتی را در دنباله روی از آمریکا نمیبینند و تنش زدایی با ایران و البته توسعه روابط با چین و روسیه را در دستورکار قرار داده اند.
در این زمینه میبینیم که شمار قابل توجهی از کشورهای عربی منطقه، برخلاف آنچه مطلوب آمریکا است راه توسعه مناسبات با ایران و قدرتهای شرقی را در پیش گرفته اند و حتی تهدیدهای کاخ سفید نیز نمیتواند آنها را از مسیری که برگزیدهاند باز دارد. در مورد قاره آفریقا نیز شاهد معادلهای مشابه هستیم و میبینیم که بازیگران جدیدی نظیر چین، توانسته اند در سالهای اخیر گوی سبقت را از آمریکاییها بربایند و قدرت و نفوذ قابل توجهی را در قاره آفریقا و در میان کشورهای آفریقایی کسب کنند. به طور خاص چینیها در سال 2009 توانستند جایگاه قدرتهای غربی از جمله آمریکا به عنوان اصلیترین شرکای تجاری قاره آفریقا را بگیرند.
جایگاهی که البته تا به امروز نیز همچنان حفظ شده است. در این راستا، منطقه آمریکای لاتین نیز از جمله مناطقی است که به صورت عینی میتوان تضعیف قدرت و هژمونی آمریکا را در آن مشاهده کرد. مسالهای که خو را در قالب قدرت گیری سیل قابل توجهی از سیاستمداران مخالف با آمریکا در کشورهایی نظیر برزیل، شیلی، نیکاراگوئه و کلمبیا در کنار کنشگران سنتی ضدآمریکایی در این منطقه یعنی ونزوئلا و کوبا، نشان داده است. سیاستمدارانی که همگی به لطف حمایتهای گسترده مردمی از خود توانسته اند در کشورهای مذکور صاحب قدرت شوند و این مساله در کلیت خود بار دیگر از تضعیف جایگاه و موقعیت هژمونیک آمریکا، حتی در حیات خلوت این کشور حکایت دارد.
در این فضا، هیسپان تی وی به عنوان رسانه برون مرزی کشورمان که جامعه هدفِ اسپانیولزبان را در دستورکار دارد از فضای بسیار مساعدی جهت کنشگری و تسریع و تسهیل روند زوال هژمونی ادعایی آمریکا و افشاگری از ابعاد مختلف پرونده منفی و مخرب سیاستهای آن به ویژه در قبال ملتها وکشورهای منطقه آمریکای لاتین برخوردار است. به بیان ساده تر، ابزار رسانه آن هم رسانهای که در جبهه مقابلِ جریان مسلط و همراه با امپریالیسم غربی قرار دارد، میتواند ظرفیتهای فراوانی را در آگاهیبخشی و رسوا کردن جلوههای مختلف سستیِ بنیانهای ایدئولوژی نئولیبرالیسم و جهان بینی آمریکایی در قالب معادلات بین المللی بازی کند.
از این رو، در شرایطی که حتی خود تحلیلگران آمریکایی از گذر جهان از نظم آمریکایی سخن میگویند، اینکه رسانهای نظیر هیسپان تی وی که همواره تعهد خود را به جریانهای آزاده در جهان نشان داده، چگونه در این فضای جدید کنشگری داشته باشد، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در این چهارچوب، توجه داشته باشیم که ابزارهای محدود کشورمان در عرصه رسانهای در رابطه با جامعه اسپانیول زبان، اهمیت هیسپان تی وی را در دکترین راهبردی کشورمان در رابطه با منطقه آمریکای لاتین دوچندان میکند.
رسانهای که میتواند به آیینه تمام نمای اهداف و منافع عالی ملتهای آزاده منطقه آمریکای لاتین تبدیل شود و جریان مقاومت جهانی علیه امپریالیسم غربی و به طور خاص آمریکایی را بیش از تقویت و موانعی که این جریانها با شبکههای قدرت و نفوذ خود علیه ملتهای آزاده و روند رو به رشد آگاهی آنها ایجاد میکنند را تضعیف کرده و حتی بردارد. از این منظر باید اذعان کرد که اساسا رسانهای نظیر هیسپان تی وی بایستی طرح و برنامهای مشخص را در قالب معادله جهان پساآمریکایی داشته باشد و در این زمینه، کنشگری فعالی را از خود نشان دهد. مسالهای که نه یک امر صرفا مهم، بلکه یک امر کاملا حیاتی است و میتواند روند استقرار یک نظم عادلانه ترِ بینالمللی را به سهم خود بیش از پیش تسریع کند.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: پرس تی وی شبکه های برون مرزی هیسپان تی وی منطقه آمریکای لاتین هیسپان تی طور خاص بین المللی بین الملل پس از جنگ رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۵۷۸۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بایدن در دو نسخه؛ سرکوب زنان آمریکایی و حمایت از زنان ایرانی
وقوع رخدادهایی که در دانشگاهها اتفاق افتاد ۷ ماه پیش غیرقابل تصور بود، اینکه یک زن سفیدپوست آمریکایی، آن هم دانشگاهی، توسط دولتش که موعظه آزادی میکند و گزارشهای سالانه در مورد لزوم احترام کشورهای جهان به حقوق زنان منتشر میکند، تنها به دلیل بیان دیدگاههایش مورد ضرب و شتم قرار گیرد و بازداشت شود.
اما به باور ناظران و حتی مؤرخان و فیلسوفان «طوفان الاقصی» دژهای توهم انساندوستی و دموکراسی غرب را در هم کوبید و چهرهی واقعی آزادیها در آن را آشکار کرد.
دانشگاههای آمریکا ۱۸ آوریل جاری، موجی از اعتراضات گسترده علیه کمکهای مالی و تسلیحاتی واشنگتن به اسرائیل جهت نسلکشی فلسطینیها به دست رژیم صهیونیستی را کلید زدند که از ۷ اکتبر آغاز شده بود.
این اعتراضات خیلی زود دانشگاههای کلمبیا، اموری، نورث وسترن، جرج واشنگتن، جرج تاون، ییل، واشنگتن، کالیفرنیای جنوبی، هاروارد و دیگر مراکز و مؤسسات علمی و تحقیقاتی معروف ایالات متحده را فرا گرفت.
این اعتراضات به دانشگاههای داخل آمریکا ختم نشد، بلکه در راستای آن دانشگاههای استرالیا، کانادا و سپس فرانسه نیز در برگرفت. این درحالی است که خبرهایی از شعلهور شدن دامنه این اعتراضات در دیگر کشورهای غربی، به ویژه انگلیس به عنوان اولین حامی شکلگیری «اسرائیل» در سرزمینهای اشغالی فلسطین در سال ۱۹۴۸، نیز به گوش میرسد.
تا این لحظه تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه منجر به شهادت بیش از ۳۵ هزار فلسطینی شده است که بیشتر آنها را زنان و کودکان تشکیل میدهند. علاوه بر تخریب اکثر شبه کامل زیرساختها و مناطق مسکونی غزه.
شلاق کابوی آمریکایی
وقتی پلیس برای سرکوب دانشجویانی که حمایت مالی از نسلکشی را محکوم میکردند، وارد میدان شد، زنان را ضرب و شتم و آنها را به همراه صدها دانشجو و استاد بازداشت کرد.
در این ضرب و شتمها و بازداشتها حتی مدرک تحصیلی پرفسور «کارولین فولین»، استاد اقتصاد دانشگاه اموری نیز به دادش نرسید. دنیا فریادهایش را که میگفت: "من پروفسور هستم" و نالههایش زیر پای پلیس را شنید. صحنهای که یادآور قتل «جرج فلوید» سیاهپوست آمریکایی به دست پلیس بود.
با «جیل استاین» ۷۳ ساله، پزشک و کاندیدای ریاست جمهوری نیز اینگونه رفتار شد. پلیس وی را به دلیل شرکت در اعتراضات دانشگاه واشنگتن بازداشت کرد.
در صحنهای دیگر، یک پلیس کفشهای سنگین خود را بر گردن دختر جوانی فشار میدهد، چون میخواست کمک مالی دولتش به کشتار کودکان و زنان غزه متوقف شود.
مقابل این صحنههای خشونتآمیز، مردم اظهارات بایدن را به یاد میآورند که چگونه در آنها ظلم به زنان در ایران و سایر کشورهای جهان را محکوم میکرد.
بایدن در اظهاراتی گفته بود، زنان در ایران برای حق آزادی، آزادیبیان، تجمع و تظاهرات مبارزه میکنند و افزوده بود: «زنان در سراسر جهان تحت آزار و اذیت هستند. تهران باید به خشونت علیه شهروندانش پایان دهد.»
این تنها نسخه خارجی کابوی هشتاد ساله نیست که به خود اجازه میدهد، ارزشهایی، چون آزادی، همزیستی و تمدن را به ملتهایی صادر کند که از نخستین سپیدهدم تاریخ، تمدنساز بودهاند.
در نسخه داخلی، کابوی هشتاد ساله به شهروندانش به ویژه زنان، اجازه میدهد، فقط در مسائلی، چون بیکاری، سقط جنین، مهاجرت، * و تراجنسیتی اظهارنظر و تظاهرات کنند و هرگز اجازه ندارند، از خطوط قرمز عبور و برادر بزرگتر را عصبانی کنند.
شخصیتهای اورول
برادر بزرگتری که «جورج اورول» در رمانش «قلعه حیوانات» (۱۹۸۴) پیشبینی کرد، کسی جز «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیست که از دور تمام رخدادهای جاری در واشنگتن و دیگر شهرهای آمریکا را زیر نظر دارد و نظر خود را بر آنها در کشوری تحمیل میکند که از آن به عنوان بهشت آزادیها یاد میشد.
از آنجایی که هدف جنبش دانشجویی رهایی از سلطه برادر بزرگ است، لذا لازم بود، «وینستون اسمیت» قهرمان، نقش خود را در هدف قرار دادن مراکز فکری، فرهنگی، مدنی و به طور کلی علمی ایفا کند تا آگاهی و بیداری از این مراکز به جامعه آمریکا و از آنجا به افکار عمومی جهان درز پیدا نکند تا مبادا پایههای تجاوز، بیعدالتی و فساد در جهان متزلزل شود.
به همین دلیل، بایدن به پلیس و گارد ملی اجازه میدهد تا زنانی که علیه ظلم برادر بزرگتر در اسرائیل قیام میکنند، را ضرب و شتم کنند و خود به حمایتهای مالی و تسلیحاتیش از «اسرائیل» ادامه میدهد، حتی اگر همه مردم آمریکا از جمله یهودیان، از وی متنفر باشند.
در این راستا، هفته گذشته رئیس جمهور آمریکا با کمک مالی ۲۶ میلیارد دلاری به «اسرائیل» برای ادامه جنگش در نوار غزه موافقت کرد و متعهد شد که همچنان به حمایتهایش جهت تأمین و تضمین امنیت و برتری این رژیم بر همسایگانش ادامه دهد.
به تبعیت از بایدن، بلینکن و کربی نیز نقش روزانه خود را ایفا و هر روز تأکید میکنند که «اسرائیل» مرتکب نسلکشی نشده، غیرنظامیان را هدف قرار نداده و قوانین بینالمللی را نقض نکرده است. آنها اصرار دارند، حقایقی که با تمام جزئیات آن در رسانههای دنیا پخش میشود و میلیاردها نفر در سراسر جهان آنها مشاهده میکنند، دروغی بیش نیست.
وحشتناکترین کابوس.. مرحلهای بیمانند در تاریخ
با همه اینها، «مازن النجار»، نویسنده و خبرنگار شبکه «الجزیره» بر این باور است، خیزش دانشگاههای آمریکا مرحلهای منحصربهفرد «در مبارزه فرهنگی با نظام سلطه امپریالیستی» است. این خیزش «برخی پیوندهای این نظام را گسسته و الهامبخش بسیاری از مردم دنیا شد و پیشروی آنها افقهای انسانی، معنوی و اخلاقی جدیدی گشود.»
النجار در مقالهای در شبکه الجزیره نوشت: «آنچه در دانشگاههای آمریکا اتفاق میافتد به وحشتناکترین کابوس صهیونیستها تبدیل شده است. این اعتراضات، چیزی جز مشروعیتزدایی از "اسرائیل" و رسواکردن اخلاقی آن، بهویژه در میان نسلهای جوان غرب نیست. نباید فراموش کرد که هم اکنون این احتمال به شدت مطرح است که این خیزشها و تظاهراتها توسط نسل جدیدی از یهودیان در غرب رهبری شود. نسلی که اگرچه در خانوادههای ریشهدار یهودی و حتی صهیونیستی بزرگ شدهاند، اما روایت صهیونیسم جهانی را تکذیب میکنند و به دنبال حقیقت و عدالت هستند».
«عمار علی حسن»، پژوهشگر و جامعهشناس جهان عرب نیز میگوید: «با گذشت زمان، جوانان در غرب محدودیتهایی که شهروندان کشورهایشان درباره اسرائیل وضعشده را در هم میشکنند، محدودیتهایی که برای چندین دهه برای آنها اعمال شده و حالا متوجه شدهاند، همه پوچ و ناحق هستند.»
و چه بسا شاهد تحقق خیلی زود این گفته «کریس هگز»، نویسنده و خبرنگار نظامی آمریکایی باشیم که در یکی از گزارشهای خود خاطرنشان کرد: «دانشجویان آمریکایی که در میان آنها بسیاری از یهودیان نیز مشاهده میشوند، در خیزش خود شجاعت اخلاقی و جسمی بسیاری نشان دادند. این خیزش را چیزی جز شکست فاحش نخبگان و نهادهای حاکم نیست. خیزشی که خواستهاش توقف بزرگترین جنایت یعنی نسلکشی است.»
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی