"هیسپان تی وی" و کنشگری در معادله گذار از نظام بین المللِ آمریکایی
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۵۷۸۴۶
پس از جنگ جهانی دوم و به طور خاص پس از جنگ سرد، دولت آمریکا تلاش‌های فراوانی را انجام داد تا بنیان‌های یک نظام بین الملل آمریکایی مبتنی بر قدرت هژمونیک خود را در جهان برقرار سازد.
گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو_ پس از جنگ جهانی دوم و به طور خاص پس از جنگ سرد، دولت آمریکا تلاش‌های فراوانی را انجام داد تا بنیان‌های یک نظام بین الملل آمریکایی مبتنی بر قدرت هژمونیک خود را در جهان برقرار سازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
با این حال، با گذشت زمان و به طور خاص هر چه از اوایل دهه 2000 میلادی و حملات خونین آمریکا به عراق و افغانستان به جلو می‌آییم، هژمونی ادعایی آمریکا نیز بیش از پیش خدشه دار می‌شود. موضوعی که البته در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جلوه‌های عینی خود را به نمایش گذاشته و می‌گذارد و اکنون در موقعیتی هستیم که می‌بینیم حتی بسیاری از تحلیلگران و اندیشمندان آمریکایی نیز از گذار جهان از نظم آمریکایی به نظمی بین المللی که ماهیتی چند قطبی دارد، سخن میگویند.
البته که این دسته از تحلیلگران به طور خاص بر این نکته نیز تاکید دارند که آمریکا در شرایط فعلی تمام توان و سعی خود را بر حراست از نظم آمریکایی و هژمونی ادعایی اش قرار داده است. با این همه، نشانه‌های تضعیف موقعیت بین المللی آمریکا به ویژه در روزها و ماه‌های اخیر بیش از پیش خود را نمایان ساخته است. به عنوان مثال، متحدان سنتی آمریکا در منطقه خاورمیانه نظیر عربستان سعودی، دیگر منفعتی را در دنباله روی از آمریکا نمی‌بینند و تنش زدایی با ایران و البته توسعه روابط با چین و روسیه را در دستورکار قرار داده اند.
در این زمینه می‌بینیم که شمار قابل توجهی از کشورهای عربی منطقه، برخلاف آنچه مطلوب آمریکا است راه توسعه مناسبات با ایران و قدرت‌های شرقی را در پیش گرفته اند و حتی تهدید‌های کاخ سفید نیز نمی‌تواند آنها را از مسیری که برگزیده‌اند باز دارد. در مورد قاره آفریقا نیز شاهد معادله‌ای مشابه هستیم و می‌بینیم که بازیگران جدیدی نظیر چین، توانسته اند در سالهای اخیر گوی سبقت را از آمریکایی‌ها بربایند و قدرت و نفوذ قابل توجهی را در قاره آفریقا و در میان کشورهای آفریقایی کسب کنند. به طور خاص چینی‌ها در سال 2009 توانستند جایگاه قدرت‌های غربی از جمله آمریکا به عنوان اصلی‌ترین شرکای تجاری قاره آفریقا را بگیرند.
جایگاهی که البته تا به امروز نیز همچنان حفظ شده است. در این راستا، منطقه آمریکای لاتین نیز از جمله مناطقی است که به صورت عینی می‌توان تضعیف قدرت و هژمونی آمریکا را در آن مشاهده کرد. مساله‌ای که خو را در قالب قدرت گیری سیل قابل توجهی از سیاستمداران مخالف با آمریکا در کشورهایی نظیر برزیل، شیلی، نیکاراگوئه و کلمبیا در کنار کنشگران سنتی ضدآمریکایی در این منطقه یعنی ونزوئلا و کوبا، نشان داده است. سیاستمدارانی که همگی به لطف حمایت‌های گسترده مردمی از خود توانسته اند در کشورهای مذکور صاحب قدرت شوند و این مساله در کلیت خود بار دیگر از تضعیف جایگاه و موقعیت هژمونیک آمریکا، حتی در حیات خلوت این کشور حکایت دارد.
در این فضا، هیسپان تی وی به عنوان رسانه برون مرزی کشورمان که جامعه هدفِ اسپانیول‌زبان را در دستورکار دارد از فضای بسیار مساعدی جهت کنشگری و تسریع و تسهیل روند زوال هژمونی ادعایی آمریکا و افشاگری از ابعاد مختلف پرونده منفی و مخرب سیاست‌های آن به ویژه در قبال ملت‌ها وکشور‌های منطقه آمریکای لاتین برخوردار است. به بیان ساده تر، ابزار رسانه آن هم رسانه‌ای که در جبهه مقابلِ جریان مسلط و همراه با امپریالیسم غربی قرار دارد، می‌تواند ظرفیت‌های فراوانی را در آگاهی‌بخشی و رسوا کردن جلوه‌های مختلف سستیِ بنیان‌های ایدئولوژی نئولیبرالیسم و جهان بینی آمریکایی در قالب معادلات بین المللی بازی کند.
از این رو، در شرایطی که حتی خود تحلیلگران آمریکایی از گذر جهان از نظم آمریکایی سخن میگویند، اینکه رسانه‌ای نظیر هیسپان تی وی که همواره تعهد خود را به جریان‌های آزاده در جهان نشان داده، چگونه در این فضای جدید کنشگری داشته باشد، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در این چهارچوب، توجه داشته باشیم که ابزار‌های محدود کشورمان در عرصه رسانه‌ای در رابطه با جامعه اسپانیول زبان، اهمیت هیسپان تی وی را در دکترین راهبردی کشورمان در رابطه با منطقه آمریکای لاتین دوچندان میکند.
رسانه‌ای که می‌تواند به آیینه تمام نمای اهداف و منافع عالی ملت‌های آزاده منطقه آمریکای لاتین تبدیل شود و جریان مقاومت جهانی علیه امپریالیسم غربی و به طور خاص آمریکایی را بیش از تقویت و موانعی که این جریان‌ها با شبکه‌های قدرت و نفوذ خود علیه ملت‌های آزاده و روند رو به رشد آگاهی آنها ایجاد می‌کنند را تضعیف کرده و حتی بردارد. از این منظر باید اذعان کرد که اساسا رسانه‌ای نظیر هیسپان تی وی بایستی طرح و برنامه‌ای مشخص را در قالب معادله جهان پساآمریکایی داشته باشد و در این زمینه، کنشگری فعالی را از خود نشان دهد. مساله‌ای که نه یک امر صرفا مهم، بلکه یک امر کاملا حیاتی است و می‌تواند روند استقرار یک نظم عادلانه ترِ بین‌المللی را به سهم خود بیش از پیش تسریع کند.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: پرس تی وی شبکه های برون مرزی هیسپان تی وی منطقه آمریکای لاتین هیسپان تی طور خاص بین المللی بین الملل پس از جنگ رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۵۷۸۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تغییر موازنه قدرت استراتژیک در جهان باعملیات وعده صادق
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، عملیات وعده صادق و آینده معادلات منطقه ، موضوع برنامه گفتگوی ویژه خبری بود که با حضور محمدباقر خرمشاد ، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی و مراد عنادی کارشناس مسائل بین الملل کشور بررسی شد.
مقدمه مجری : یک هفته از واکنش مشروع ایران به تجاوز و جنایت‌های رژیم صهیونیستی که بسیار محدود و صرفا با هدف تنبیه این رژیم انجام شد گذشت. این در حالی است که واکنش‌های مختلف به این موضوع در ابعاد سیاسی، امنیتی، اجتماعی، اطلاعاتی و حتی فرهنگی و هنری در محدوده‌های داخلی منطقه‌ای و بین المللی همچنان ادامه دارد. این موضوع هنوز در صدر اخبار رسانه‌های دنیا قرار دارد و محور اصلی گفتگو‌ها در برنامه‌های مختلف رسانه‌ای است.
برای همه سوال است که چرا رژیم صهیونیستی با آن همه تجهیزات نظامی و پشتیبانی آمریکا و کشورهای غربی و ادعای بزرگترین ارتش و تجهیزات نظامی در منطقه و تهدید‌های روزافزونی که علیه ایران و جبهه مقاومت داشت این گونه در مقابل ایران و جبهه مقاومت شکست خورد و در جامعه جهانی به اذعان خودشان تحقیر شد. برای همه سوال است که چرا این رژیم با این همه تجهیزات و ادعا این گونه به بن بستی راهبردی رسیده که به قول کارشناسان با هیچ اقدام نظامی، امنیتی، اطلاعاتی و دیپلماتیک قابل رفع نیست، تناقض‌های رفتاری در سازمان‌های بین المللی و رویکرد آمریکا و کشورهای غربی در حمایت از رژیم صهیونیستی چگونه قابل تحلیل است و برای همه سوال است که معادلات منطقه بعد از عملیات وعده صادق چه تغییراتی را به خود خواهد دید.
خرمشاد: برنامه را به چند بخش تقسیم کنیم، یکی بحث دستاورد‌ها چه در حوزه منطقه‌ای و چه در حوزه بین المللی و دو طرف این جریان و در نهایت بعد از آن تاثیراتی که در معادلات منطقه‌ای دارد و در نهایت چشم انداز این سه بخش را در خدمتتان خواهیم بود، بفرمائید دستاوردهای عملیات وعده صادق چه برای کشورمان و چه آن پیامد‌های منفی که برای رژیم صهیونیستی داشته و تاثیرات آن در معادلات منطقه ای چه بوده.
با توجه به بزرگی اتفاقی که افتاده پیامد‌های زیادی در حوزه‌های مختلف برای آن چه که اتفاق افتاده می‌شود برشمرد. شاید در این برنامه ما بهتر باشد که برویم سراغ چند تا از پیامد‌های راهبردی که اتفاق افتاده، وقتی ما در مورد پیامد‌های راهبردی برای ایران صحبت می‌کنیم نقطه مقابل آن می‌شود برای رژیم صهیونیستی و بالعکس، در واقع این می‌تواند چنین حالتی را داشته باشد. شاید گذاره‌ای که این روزها خیلی شنیدیم و قطعا یکی از پیامد‌های راهبردی اتفاق افتاده است بحث بالا رفتن قدرت بازدارندگی ایران است. برای این که ما این را تصور کنیم و خوب بفهمیم روز قبل از عملیات وعده صادق را تصور کنیم کاملا می‌توانیم قضاوت کنیم که آن روز قبل از عملیات وعده صادق به هرحال فضای رسانه‌ای بین المللی چه بود، این که ایران خاکش، سفارتش خورده جواب می‌دهد، نمی‌دهد، می‌تواند جواب بدهد، نمی‌تواند جواب بدهد، ایران خیلی در فضای سنگینی قرار گرفته، در بن بست سنگینی قرار گرفته خصوصا مخالفان در بیرون ایران خیلی بر این می‌دمیدند، شما این را مقایسه کنید با فردای عملیات وعده صادق که به اذعان همه کارشناسانی که سری در سر‌های کار‌های استراتژیک دارند این بوده که قدرت بازدارندگی ایران نه تنها ترمیم شد بلکه به نسبت قبل از آن چند پله بالاتر قرار گرفت، همین یک اتفاق دیگر راهبردی را هم به صورت پیامد باعث شده، این که موازنه قدرت استراتژیک را در منطقه قطعا و به تعبیر بعضی‌ها حتی در سطح جهانی موازنه قدرت را بین بلوک‌های قدرتی که در منطقه شکل گرفته تغییر داد به صورت محسوسی این اتفاق، روند‌هایی بود این عملیات وعده صادق به عنوان کاتالیزور عمل کرد، شتاب داد و ناگهان موازنه استراتژیک قدرت را به شرایط قبل و بعد از خودش تقسیم کرد به دلیل اهمیتی که داشت.
نکته راهبردی دیگری که به نظر من مهم است این است که یک تابویی شکست که شکستن آن تابو بسیار راهبردی بود و آن شکستن تابوی عملیات مستقیم نظامی علیه رژیم صهیونیستی از خاک ایران بود یعنی رژیم صهیونیستی با توجه به تابویی که خودش شکل داده بود و کمکش کرده بودند به این که ایران را در یک فضای کت بسته‌ای قرار داده بود که کتکش بزند و بعد ایران به لحاظ مجموعه جهات نتواند اقدام کند و طبیعتا ما از آن به عنوان صبر استراتژیک یاد می‌کردیم ولی او طبیعتا این را به عنوان صبر استراتژیک نمی‌گرفت. اتفاقاتی که در ایران افتاد، شهید فخری زاده را زدند تا اندیشمندان هسته‌ای را زدند، سرداران ما در سوریه زدند به کرات و ایران با توجه به این که قصد گسترش تنش را نداشت شاید به این دلیل که در یک جنگ هشت سالهای گرفتار شده بود قبلا و می‌دانست تبعات منفی جنگ چیست، صبوری به خرج می‌داد ولی اشتباه راهبردی که صهیونیست‌ها انجام دادند باعث شد که این فضا شکست و از این به بعد این مسئله ایران را در یک موضع بسیار درآفندی و بسیار مثبت و بسیار مبتکرانه‌ای قرار می‌دهد.
از پیامد‌های دیگری که می‌شود از آن یاد کرد، بالارفتن اعتماد به نفس ایران است، فوق العاده اثر گذاشت و به همین نسبت شکسته شدن اعتماد به نفس در طرف مقابل هم ایران و هم جبهه مقاومت و یک اتفاق دیگری که باز به عنوان مسئله راهبردی در جبهه مقاومت ایجاد میکند، فضایی فراهم می‌شود که در آن فضا به صورت عینی مجموعه جبهه مقاومت هماهنگی‌های عملیاتی لازم را انجام میدهند یعنی اگر قبلا بر روی کاغذ یا به صورت پراکنده یک عضو، دو عضو، سه عضو کاری را می‌کردند این بار جبهه واحدی را به صورت همزمان با یک ساعت مشخصی، پیامد‌های دیگری که برای ایران می‌شود از آن یاد کرد، بالارفتن سرمایه اجتماعی ایران در منطقه و در جهان است البته در داخل هم همین طور، شما به ایرانیان نگاه کنید اتفاقا چه در داخل ایران و چه در خارج، بگذریم از عده‌ای که اساسا به حساب نمی‌آیند به نظر من در این معادلات، حرفهای تند غیرایرانی که غیرمتداول است در سنت و تاریخ ایران را می‌زنند، نوعی خود فروختگی اشمئزازآور را به نمایش می‌گذارند، قاطبه ایرانیان در داخل و خارج این سرمایه اجتماعی را برای جمهوری اسلامی ایران فراهم کرد در منطقه که بسیار خصوصا در میان توده‌های مردم و در جهان هم در واقع همین اتفاق را باعث شد.
سوال: یک نکته راجع به این بگویم، بحث آن تعداد محدودی که به آن اشاره کردید بسیاری از این اصطلاحا در فضای مجازی اکانت‌هایی که مطرح می‌شود و صحبت‌ها و مخالفت‌های غیرمنطقی و غیرمستندی که انجام می‌شود همان تیم‌هایی هستند که در خارج از کشور با اکانت‌هایی که اصلا کسی ماهیت این‌ها را واقعا نمی‌داند، این در گزارشی می‌خواندیم که خروجی این گزارش این بود که برداشت بر این نشود که این‌ها مردم ایران هستند، مردم ایران همان‌هایی بودند که در گزارش‌های مختلف دیدیم که آن احساس غرور و عزت را به آن افتخار می‌کردند، این نکته‌ای است که به نظرم باید به آن توجه شود.
خرمشاد: همانطور که شما فرمودید، ما به عنوان ایرانی هم در داخل ایران زندگی کردیم و هم بیرون از ایران زندگی کردیم به صورت گسترده، دقیقا همین است که می‌فرمائید یعنی اتفاقی که افتاده خیلی از بیگانه‌هایی را که دل در گرو ایران نداشتند را به شعف وادار کرد یعنی نوعی عزت نفس به آنها بخشید کما این که در مورد ایران هم به طریق اولی این بوده البته این لیست طولانی است من به همین بسنده می‌کنم.
سوال: آقای دکتر عنادی بفرمائید به مواردی که آقای دکتر گفتند می‌خواهید مواردی را اضافه کنید؟
عنادی: بله، آقای دکتر خرمشاد به تعدادی از دستاورد‌ها اشاره کردند، در این بازه زمانی که از ۲۶ فروردین تا الان در برنامه‌های متعدد این دستاورد‌ها گفته شده، به نظر من یکی از بحث‌هایی که رژیم صهیونیستی از مدت‌ها قبل بحث سیاست ابهام است. ابهام در قدرت نظامی اش و ابهام در بحث هسته‌ای همواره سعی کرده این را رازگونه نگه دارد هیچ موقع کالبدشکافی و شفاف نشود که میزان و پتانسیل قدرتش چقدر است. به نظر من این جا یکی از مواردی بود که این محک خورد یعنی جمهوری اسلامی ایران از خاک ایران بیش از ۳۰۰ پهپاد و موشک بالستیک و کروز که شلیک کرد، این هیمنه و آن رازآلود بودن قدرت اسرائیل شکسته شد و مشخص شد که آن تبلیغات و در ابهام نگه داشتن این جا دیگر جواب نداد این یک نکته به نظر من خیلی مهم است. بحث دیگر هم این است که سلاح‌هایی که استفاده شد همه تولید داخل بودند و بومی بودند برخلاف رژیم صهیونیستی که بخش عمده‌ای از سلاح هایش وارداتی است همین امروز هم در خبرها داشتیم آمریکا یک میلیارد دلار تسلیحات جدید قرار است در اختیار اسرائیل بگذارد، ایران تمام این‌ها را خودش تهیه کرده ایرانی که همه می‌دانیم در زمان جنگ تحمیلی حتی سیم خاردار به او تحویل نمی‌دادند و یک موشک اسکات که می‌خواست بگیرد نه سوریه به ما داد و بعد از لیبی تعدادی آوردند و یکی را به عنوان مهندسی معکوس شروع کردند الان به جایی رسیدیم که یکی از قدرت‌های موشکی دنیا هستیم و خود غربی‌ها به این اذعان دارند، در پهپاد هم به همین ترتیب و تمام کارشناسانی که من رصد می‌کردم در مصاحبه با بی بی سی و شبکه‌های دیگر سعی می‌کردند کتمان کنند ولی لابلای صحبتشان می‌گفتند این خیلی بی سابقه بوده یک دفعه این تعداد پهپاد و موشک شلیک شده و در نهایت اذعان کردند و این بحث مهمی بود. بحث بعدی آن پخت و پز‌هایی که برای منطقه داشتند مثل طرح ابراهیم و این‌ها به نظر من همه به فنا رفت و نکته دیگری که خیلی مهم است این است که در این نبردی که اتفاق افتاد که اصل غافلگیری هم نبود ایران خیلی شفاف از ۷۲ ساعت قبل اعلام کرده بود که ما می‌خواهیم این اقدام را انجام دهیم و طبعا طرف مقابل با آمادگی کامل بود و خودش تنها هم نبود آمریکا، فرانسه و انگلیس سه عضو دائم شورای امنیت، سه قدرت اتمی، خود رژیم صهیونیستی هم که به نوعی قدرت اتمی است و عضو ان پی تی نیست و اعلام هم نمی‌کند ولی میگویند بیش از ۲۰۰ کلاهک اتمی دارد. ۴ قدرت اتمی با تمام فناوری پیشرفته شان و بعضی کشورهای عربی که کمکشان کردند، در چنین شرایطی ایران موفق شد که این عملیات را انجام دهد، آنها در تبلیغاتشان اول گفتند ما ۹۹ درصد را زدیم بعد معاریف گفت نه، ۸۴ درصد حالا این هرچه بگذرد بیشتر شفاف می‌شود که تا چه میزان مورد هدف قرار گرفته است. به نظر من این بحث و پژواک و بازتابش در منطقه و جهان به لحاظ معادله قدرت آن سلسله مراتب دسته بندی قدرت که ایران مثلا در منطقه و جهان در چه جایی بود به نظرم چندین پله صعود کرد. مثل فوتبال که در فیفا رده بندی میکند به لحاظ قدرت، چون خیلی از این‌ها می‌گفتند به لحاظ کمی نیروی هوایی ایران ندارد یا تانک هایش فرسوده است ولی این جا عملا کاملا معکوس شد و اتفاقی که افتاد و ضربه‌ای که خوردند و با این حجم و ابعاد به لحاظ جایگاه ایران در معادله قدرت به نظر من از لحاظ منطقه‌ای فراتر رفت و ابعاد فرامنطقه‌ای پیدا کرد، این چیزی نیست که ما بگوییم، خودشان اذعان کردند و به آن اعتراف کردند. مجموعه این‌ها را که کنار هم بگذاریم می‌بینیم به لحاظ معادله قدرت که معمولا در روابط بین الملل کشور با کشور را می‌سنجند به ویژه کشورهایی که هم مرز هستند به لحاظ ابعاد درگیری و تنش، این که کشوری با یک فاصله از چند کشور موشک هایش از چند کشور عبور کند و این اتفاق بیفتد و رژیمی که ادعا می‌کرد قدرت اتمی است و در تمام نبرد‌هایی که در سالهای اخیر هیمنه اش شکسته شده مثل نبرد ۳۳ روزه یا ۲۲ روزه غزه و همین الان که شش ماه است گیر کرده و هیمنه اش آسیب دیده بود ولی به این شکل به چالش کشیده نشده بود توسط یک قدرت منطقه ای، به نظر من مجموعه این‌ها در معادله قدرت باید یک بازتعریف جدی صورت بپذیرد، صبر استراتژیک به توازن استراتژیک تبدیل شد، خیلی‌ها میگویند بعد از این که عملیات ریزپرنده‌ها که در اصفهان اتفاق افتاد کارشناسان آنها میگویند این توازن برقرار شده، اتفاقا معکوس است به نظر من اصلا قابل مقایسه نیست اتفاقی که ایران انجام داد و کاری که رژیم صهیونیستی انجام داد. الان در این معادله بلاشک برنده ماجرا ایران است و دست برتر را دارد.
سوال: به این مورد هم خودشان اعتراف کردند، اما یک نکته هم فکر می‌کنم در برنامه‌ها شاید کمتر به آن اشاره شده، ما فقط دفاع با نوع پهپادی و موشکی نداشتیم، خود بحث جنگ الکترونیکی که در این عملیات اتفاق افتاد خودش نکته مهمی است که کارشناسان این حوزه باید توضیح دهند که چطور علیرغم همه این اتفاق‌ها موشک‌ها و پهپاد‌های ما در سرزمین‌های اشغالی فرود آمدند.
عنادی: حتی خبرنگار بی بی سی روز قبلش می‌گفت اگر ایران عملیات کند حتی یک دانه موشک از این گنبد آهنین و فلاخن داود و پیکان یک و دو سه عبور کند، یک دانه هم عبور کند یعنی اسرائیل باخته است کما این که الان تعداد زیادی عبور کردند و تصاویرش هم موجود است.
سوال: بله، حتی امن‌ترین پایگاه‌های آنها مورد اصابت قرار گرفته نه هرجایی. بعد از پیامدها و تاثیرات عملیات وعده صادق به این بخش می رسیم که حالا رژیم صهیونیستی و متحدان او چه برنامه ای و چه دستور کاری دارند ، چه رویکردی را در دستور کارشان قرار دادند ؟ آن طور که از گزارش ها و رسانه های آمریکایی و غربی و عبری و عربی بر می آید به نوعی به دنبال دستاوردسازی برای رژیم صهیونیستی برای این که این رژیم را خارج کنند از این انفعال ناشی از شکست عملیات وعده صادق، برای بینندگان بیشتر توضیح بدهید اقای دکتر خرمشاد الان با توجه به ریختن آن هیمنه و مشکلات و تحقیری که به اذعان خودشان برای رژیم ایجاد شده ، از این به بعد فکر می کنید چه رویکردی را در دستور کاردارند ؟
خرمشاد : قبل از این که به این سوال پاسخ بدهم لازم می بینم برای خودم که دو نکته دیگر را در پیامدها عرض کنم که به نظر من راهبردی است و تعیین کننده است و بر آینده هم اثرگذار است ، یکی بحث میزان هوشمند عمل کردن ایران در عکس العمل او است این فوق العاده مهم است. هوشمند به مفهوم تعریف خاصی که ما می گوییم مثلا استفاده همزمان و متوازن از قدرت سخت افزاری و قدرت نرم افزاری ایران از یک طرف و دیگر این که به گونه ای عمل کردند که . رژیم صهیونیستی در واقع با توجه به این که می دانست راهبرد ایران بر این است که درگیری گسترش پیدا نکند ایران را در شرایطی قرار داده بود که اگر می زد خوف گسترش درگیری بود ، اگر نمی زد خورده بود و در واقع به صورت بازدارنده در شرایط سختی قرار گرفته بود . این که چگونه بزند ، چه زمانی بزند ، به چه کیفیت بزند که در آن دام گسترش جنگ نیفتد و از طرف دیگر جواب مناسبی داده بشود، هوشمندانه طراحی شد مجموعه، یعنی مراکزی که از آنجا سفارت ما زده شده بود و نیروهایی که در واقع در ترور اندیشمندان ما شرکت کرده بودند و انبوه این ها جمع شده بود یک مطالباتی را برای ایران و ایرانیان ایجاد کرده بود از یک طرف و بعد نوع زدن به این که مراکز اقتصادی نباشد ، توده های مردم نباشد ، مراکز تجاری نباشد و مجموعه این ها و بعد هم زمینه سازی برای این که یک دفاع مشروع تقاضا کردن از سازمان ملل که داد ما را بستانید و بعد هم منتظر بودن و برخلاف همه عملیات هایی که ایران نوعا انجام می داد در گذشته که اصل غافلگیری برای او مهم بود ، بسیار زمان دادن و کاملا شفاف و شیشه ای عمل کردن.
سوال : یعنی همانطور که جنگ ترکیبی بود پاسخ ها هم ترکیبی بود خرمشاد : بله ، پاسخ ترکیبی بود و این آن هوشمندی را و ما الان می بینیم که در یک شرایطی قرا رگرفته هم رژیم صهیونیستی و هم طرفدارانش که نتوانسته پای آمریکا و پای دیگران را به جنگ بکشاند و جنگ گسترش پیدا نکرده و یکی از پیامدهایش این می تواند باشد که یکی از تبعات میان مدت این اقدام بازگشت ثبات به منطقه باشد نه فقط جنگ را تشدید نکند ، بلکه برعکس در واقع نوعی ثبات سازی باشد . نکته دومی که می خواستم اشاره کنم این است که بایستی ما ایرانیان خصوصا بیشتر توجه داشته باشیم ، این مکتب نظامی ایران بود که عمل کرد نقطه مقابل مکتب نظامی صهیونیست ها ، نقطه مقابل مکتب انگلیسی ها ، فرانسوی ها ...
سوال : به چه معنی ؟
خرمشاد : به این مفهوم که کارشناسانی که این عملیات را طراحی کردند و به اذعان خیلی ها بهرحال قابل تحسین بوده ، این ها فارغ التحصیلان مدارس نظامی و آکادمی های نظامی غرب و شرق نبودند ، این ها در واقع نه در آکادمی های آمریکا تحصیل کرده بودند ، نه در فرانسه ، مثل خیلی از کشورهایی که الان کارشناسان برجسته نظامی شان فارغ التحصیلان اینجاها هستند ، این ها نه فقط تسلیحات بومی بود بلکه این طراحی این عملیات و اجرای آن و همه این ها این مکتب نظامی ایران بود ، یک جورایی شاید از یک جهتی اتفاقی که افتاده شبیه عملیات فتح المبین در جنگ تحمیلی بود که فتح المبین اعتماد به نفسی را بالا برد که به فاصله چند ماه الی بیت المقدس اتفاق افتاد ، شاید به صورت غیرمستقیم بتوان گفت که اگر این حواس منطقه جمع نباشد ، بعد از فتح المبین وعده صادق احتمال رفتن به سمت الی بیت المقدس بالا خواهد رفت و همان می تواند در واقع تکرار باشد . آنجا هم این مکتب نظامی ایرانی بود که عمل کرد و نتیجه داد ، این جا هم همین طور.
سوال : و در حال حاضر رویکردی که برای آنها در دستور کار قرار دارد بعد از عملیات وعده صادق ؟
عنادی : آنها دنبال این هستند که به ویژه بعد از این افتضاحی که در بحث اصفهان برای آنها پیش آمد ، خط خبری رسانه ای که دارند دنبال می کنند و مواضع سیاسی آنها این است که به نوعی برای این که این را جمع کنند و این آبروریزی و این افتضاح را جمع کنند الان روی این خط رفتند که این خیلی حمله پیچیده ای بوده و به نوعی بوده که هنوز مشخص نیست بالاخره این موشک بوده ، ریزپرنده بوده ، با اف سی و پنج زدند؟ این ها آن داده هایی هست که آنها میگویند در صورتی که خیلی شفاف مقامات نظامی و سیاسی ایران هم تصاویر آن را نشان دادند و هم اعلام کردند که نوع عملیات ریزپرنده بوده است .
سوال : آنقدر افتضاح بوده که خودشان هم هنوز گردن نگرفتند .
عنادی : بزرگترین حرفی که در این عملیات زده باشند ، وزیر امنیت ملی رژیم صهیونیستی زد نوشت مسخره، بی خاصیت که خودشان به این اعتراف داشتند و الان دنبال این هستند که این را دستاوردسازی کنند ، دستاوردی نبوده ، اول آمدند گفتند که این مقدمه بوده ، می تواند یک عملیات گسترده تری پشت سر آن باشد که خود نتانیاهو آمد گفت که ما اصلا دنبال جنگ نیستیم، ما الان دنبال بحث غزه هستیم ، گرفتار لبنان هستیم و دنبال جنگ با ایران نیستیم ، یعنی این قصه این جا حل شد ، از آن طرف وزیر امنیت ملی آن حرف را زد و اولین ضربه ای بود که به لحاظ عملیات روانی به این ها وارد کرد ، مجموعه این ها الان باعث شده که در خط خبری و رسانه ای شان شدید مانور میدهند که این اتفاقی که ایران افتاده هنوز ابعاد آن مشخص نشده و ارتباط دادند به بحثی که در مورد حشدالشعبی اتفاق افتاد که گفتند با 5 تا موشک اصابت کرد یکی از مقرهای حشدالشعبی می گویند مشخص نیست این منشا آن موشک بوده و از کجا بوده ، راهدارها چیزی گزارش نداده ، سعی می کنند یک مقداری فضا را مبهم و رازآلود جلوه بدهند که به نوعی روی آن افتضاح سرپوش بگذارند و نکته دیگری که خیلی مهم است ، ما در بحث حمله موشکی و پهپادی قدرت ما اثبات شد تردیدی نبود ، یک جای دیگری که بایستی آزمایش خودش را نشان می داد بحث پدافند هوایی بود ، این هم این جا یک امتحان سخت داشت که به هر صورت یک جایی بایدمیدان عمل آزمایش خودش را نشان بدهد ، به نظر من این جا این اتفاقی که افتاد ، توانمندی پدافندی ما اثبات شد در برابر هشیاری اش و هم عملیات تهاجمی رژیم اسرائیل هر چند آنها اعلام می کنند که ما مثلا سامانه اس 300 را زدیم و این مباحث را مطرح می کنند ولی به نظر می رسد که این ها همه توخالی است و پایه و سند ندارد چون اگر بود بلاشک این ها اعلام می کردند کما این که خود سی ان ان هم گفت تصاویر ماهواره ای نشان داده که اتفاقی در پایگاه هشتم شکاری اصفهان نیفتاده ، پس این که دوباره آمدند روی بحث پدافند ما را دارند به چالش می کشند که مثلا آن حفاظی که بایستی باشد و در واقع پوششی که بایستی باشد نداشته ، به نظر من این ها باز در این قصه هم مثل همان بحث موشکی ضرب شصت خوردند و این هایی که الان اتفاق می افتد کوچک نمایی هست با چاشنی رسانه ای و عملیات روانی که این ها هم الان با این فضای رسانه ای که وجود دارد که ما انسان رسانه داریم و شهروند خبرنگار داریم و شبکه های اجتماعی به نظر من دیگر جواب نمی دهد یک شهروند اصفهانی خیلی راحت آنجا می رود با تلفن همراه خودش تصویر می گیرد و تمام دنیا نشان میدهیم که اتفاقی نیفتاده است . یعنی آن هیمنه ای که آنها به دنبال آن بودند دیگر این جا در این بخش هم جواب نداد بنابراین ما هم در بحث پرتاب موشک و پهپاد موفقیت آمیز عمل کردیم و هم در دفاع پدافندی که این هم باز به اثبات رسیده است .
سوال : آقای دکتر خرمشاد در صحبت های حضرتعالی بود آقای دکتر عنادی هم اشاره کردند این صحبت هایی که بین خود مسئولان رژیم صهیونیستی خیلی شدت گرفته ، عیان شده ، جایی که وزیر امنیت داخلی شان بن گویر می آید با آن شدت و حدت انتقاد میکند از یک معاون دیگری و سیستم جنگ رژیم صهیونیستی ، خیلی زیاد شده ،این تنش ها و این تناقض گویی ها و این ها خیلی افزایش پیدا کرده ، این سردرگمی فکر می کنید علت اصلی آن چیست و به چه سمتی دارد می رود ؟
خرمشاد : شاید دو تا نکته را لحاظ کنیم بهتر بتوانیم دو تا نورافکن بیاندازیم روی این پدیده ای که شما اشاره فرمودید ، نکته اول را شاید با یک سوال مطرح بکنم این است که اگر واقعا رژیم صهیونیستی دست برتر و موضع بالا را دارد در اتفاقاتی که افتاده از هفتم اکتبر به بعد ، در غزه ، در لبنان ، در سوریه ، درایران و این ها ، اگر دست بالا را داشت ، این اختلافات پدید می آمد ؟ معلوم است که نه ، یعنی به عبارتی در پیروزی ها و شادی ها و این ها در واقع اختلافات خودش را نشان نمی دهد ، اختلافات زمانی است که گرفتار آمده در واقع نمی تواند جمع و جور کند و تلاش بر این که تقصیر کی بوده را بتواند پیدا کند ، یعنی هیچ دلیلی بر این که چقدر ایران موفق بوده و جبهه ی مقاومت و فلسطینی ها به رغم این که 34 هزار کشته از شهروندان شان ، از زنان و بچه هایشان دادند و دست برتر دارند همین قدر که شما این اختلافات را در جبهه فلسطین و در جبهه ایران ، در جبهه مقاومت نمی بینید ، در واقع این دائم در نقطه ی مقابل است که ایجاد می شود ، نکته دیگری که وجود دارد این است که به دلیل این که ماهیت کابینه فعلی رژیم صهیونیستی و نتانیاهو ترکیبی از رادیکال ها و تندروها است و این تندروها بودند که هم باعث اتفاق هفتم اکتبر شدند و هم باعث اتفاق پاسخ ایران شدند ، یعنی شماتصور کنید اگر اسرائیل به سفارت ما حمله نمی کرد ، واقعا چه اتفاقی می افتاد ؟ ما در علم سیاست یکی از روش های تحلیل پدیده ها ، تصور خلاف آن است که اتفاق افتاده و بعد ادامه تحلیل بر اساس آن است ، این اتفاق اگر نمی افتاد ، به نظر می رسید که رژیم صهیونیستی چیز زیادی را از دست نمی داد ، همین غزه را اداره می کرد همین اتفاقاتی که داشت می افتاد را ، آن تندروهایی که آنجا بودند با محاسبه غلط تصور کردند که بروند به این سمت و سو ، حتما یک تعدادی عاقل آن داخل بودند که مخالف بودند ، الان با اتفاقاتی که افتاده می شود فهمید که یک تعدادی مخالف بودند که رژیم صهیونیستی در این مسیر برود .
سوال : برخی ها هم فکر می کردند که چون رژیم صهیونیستی دیگر یک جورایی نفس های آخر را می کشد و در این شش ماه کم آورد ، چون اصلا این قدر طولانی سابقه نداشته ، تلاش می کرده که با این کار جبهه غرب و امریکا را بیاورد به حمایت از خودش و کنار خودش .
خرمشاد : مجموعه قرائن دیگر نشان می داد که غرب و این ها در شرایطی نیستند که بخواهند وارد بشوند و خدا بار هم اعلام کرده بودند که بهرحال این کار را نیستند و حاضر نیستند یعنی شرایط خود اروپا ، شرایطی که در اوکراین هست ، شرایطی که در منطقه ما هست ، بهرحال یعنی آنها هم در حین که از اسرائیل حمایت می کنند در عین حال اینقدر عقل دارند که منافع دراز مدت خودشان را هم بخواهند بسنجند ، می خواهم عرض کنم که این باعث شده که هر چه این پیش برود به نظر می رسد که اختلافات در درون ها بیشتر خواهد شد به دلیل این نوع ضربه ای که خوردند برای این که بتوانیم بفهمیم تصور کنیم این اتفاق در ایران افتاده بود ، چنین اتفاقاتی نه از جانب رژیم صهیونیستی از جانب ایران اتفاق افتاده بود ، چه چیزهایی ما را تهدید می کرد و چه شرایطی را دردرون برای ما ایجاد می کرد ، این به علاوه با ضریب بیشتری الان در آنجا در حال اتفاق افتادن است .
سوال : آقای عنادی چشم انداز را چطور می بینید؟
عنادی : بحث اختلافات داخلی که اشاره کردید ، برخلاف رژیم صهیونیستی در ایران در همین بحث عملیات وعده صادق ، یک هماهنگی در بخش های مختلف بود ، در حوزه سیاست خارجی ، در حوزه دفاعی و رسانه ای . یعنی هر سه تا ضلع این مثلث هماهنگ عمل کردند که خود این یک نقطه قوت بود ، در آن بحثی هم که اشاره کردید که رژیم صهیونیستی به دنبال وارد کردن ..... واقعا این هست ، یعنی نتانیاهو در مارپیچ غزه که گیر کرده از مدت ها قبل دنبال این بوده که پای آمریکا را وسط بکشاند و به نوعی او را درگیر کند و در این بحثی هم که در مورد کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در سوریه اتفاق افتاد واقعا تصورش این بود که بایدن پای کار می آید ولی این اتفاق نیفتاد، البته در حوزه دفاع و حمایت تمام قد از اسرائیل در آن شب عملیات آنها این کار را کردند ، نه تنها آمریکا ، انگلیس و فرانسه هم آمدند ولی در فازهای بعدی گفتند که در حوزه تهاجمی و این ها ما ورود نمی کنیم ، یک نوعی یک تحلیلی وجود دارد که آمریکایی ها خواستند خدمت کنند به رژیم اسرائیل ، وتوی بحث عضویت فلسطین در سازمان ملل بود که آنجا 12 کشور مثبت رای دادند ، انگلیس و سوئیس ممتنع داد ولی آمریکا آمد وتو کرد ، یک آبروریزی تمام عیار برای خودش خرید که به نوعی در واقع باز به صهیونیست ها بایدن نشان بدهد که من بالاخره حداقل در این حوزه با شما هستم، اگر در آن حوزه کم کاری کردم که نکرد ، به نظر من سنگ تمام گذاشت و بیشتر از این نمی خواهد ورود کند و نه فضای داخلی آمریکا به او اجازه می دهد و می داند که اگر بخواهد در منطقه بیشتر ورود کند، نتایج لازم را برای او حاصل نخواهد کرد.
سوال : برنامه اش هم این نیست که در حوزه خاورمیانه و غرب آسیا بخواهد بیشتر از این ادامه بدهد
دومین جلسه رسیدگی به اتهامات تتلو برگزار شد